سوتــ♥ـه دلـان

سوتــ♥ـه دلـان

جملات و دل نوشته های غمناک
سوتــ♥ـه دلـان

سوتــ♥ـه دلـان

جملات و دل نوشته های غمناک

سریال


پایان سریال دروغ هایت بود آخرین لبخندت و چه ساده بودم من که تا تیتراژ پایانی به پای تو نشستم


خیال


با تو زیر بارانم ... چتر برای چه ؟ خیال که خیس نمی شود


اشکی


شانه های عاشقان گر تکیه گاه اشک هاست ... پس چرا بر شانه ام اشکی نمی ریزد کسی


پدر می شوم !


برای دلم گاهی پدر می شوم ! خشمگین می گویم : بس کن تو دیگر بزرگ شدی !


زیباترین تصویر


تفاوتی ندارد خواب باشم یا بیدار ... زیباترین تصویر پیش چشمانم همیشه تویی


پــروانــه


نمی دانــم چــرا بیــن ایــن همــه آدم پــیــله کــرده ام بــه تــو ... شــاید فــقط با تــو پــروانــه می شـــوم …


فرمانروا


گاهی به سرم می زند بزنم زیر همه چیز اما سر که کاره ای نیست این دل است که فرمانروایی می کند ...


اشکــــــــهــــا


ایــــــن اشکــــــــهــــا از قلبیستــــــــ که شبیــــــه دخترکـــــــــے لجبـــــــاز فقطـــ تــــو را مے خواهـــد و از بـــــازے با خاطراتـــــــــــ خسته شـــــــده ...


داشـــته باشمتــــ ...


مثل آسمــــان می مانی ... دوستتـــ دارم اما نمیتـــوانم داشـــته باشمتــــ ...


کاش بودی


نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن ولی کاش بودی تا اشک هایم از شوق دیدارت سرازیر می شد