سوتــ♥ـه دلـان

سوتــ♥ـه دلـان

جملات و دل نوشته های غمناک
سوتــ♥ـه دلـان

سوتــ♥ـه دلـان

جملات و دل نوشته های غمناک

صـــدای قـــلب نــیست ...


صـــدای قـــلب نــیست ... صـــدای پــــای تــوست ... کـه شـب ها در ســینـه ام مــی دوی کـــافی اســـت کــمی خــسته شوی

کـــافی اســـت کــمی بـایـستی


ای دل


ای دل نگفتمت مرو از راه عاشقی ، رفتی؟ بسوز که این همه آتش سزای توست


آرزو دارم


آرزو دارم فقط یکبار سرت را روی سینه ام بگذاری تا طپش نامنظم قلبم را احساس کنی ولی از این می ترسم که قلبم به احترامت بایستد ...


آغوشت !


می خواهم بِدهم دنیا را برایم تنگ کنند به اندازه آغوشت !


آغـــــــاز کـــن ...


مدتـــهاســـت دلـــم شـــروعــی تـــازه میخــــــواهــد تــو بیـــــــا مــــــرا دوبـــــاره آغـــــــاز کـــن ...


یاد


برایم دعا کن ! اجابتش مهم نیست ! نیاز من آرامشی است که بدانم تو به یاد منی


بی انصاف


تو + خاطراتـت + چـشـمانـت + دسـتانـت + لـبـخندت + اشـکـت ... بی انصاف چـــنــدنــفـــر بـــه یــک نـــفــــر؟


نمی بارد ...


تنها باران است که گاهی در اوج تنهایی من در آن لحظه که هیچ کس نیست با من از تو می گوید ولی درد من از این است که دیریست باران نمی بارد ...


نمی نویسمت …!


دیگر نمی نویسمت …! هرکس ... به چشم هایم نگاه کند ! تو را خواهد خواند ...


آنشرلی


آنشرلی هم نشدیم تا یکی از ما بپرسه :آنه ، تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت ؟