تو را سفید می نویسم که ازدحام تمام رنگ هاست و عاشقانه می خوانم عشقی که حاصل جمع تمام عاطفه هاست !
ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺶ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﮔﺮﻡ ﻣﯿﺸﯽ که ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﻩ هوا ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺮﺩﻩ …
جغرافیای کوچک من بازوان توست ! ای کاش تنگ تر شود این سرزمین من …
اگه گفتی چطور میشود مرده ای را زنده کرد ؟ فرض کن من مرده ام ! حالا بخند …
دنیا تمام شود چه باک ... دنیای من تویی که پیش از این ها تمامم شدی ...
پشت این عکس نمى تواند دیوار باشد ، من پشت این عکس با تو قدم زده ام ...
انقدر ورق های دلم را به هم نریز ... حکم همان دل است که برای تو می تپد
در این پیچیدگی ها ، من چه ساده دوستت دارم !
باور کن فرقی نداره خواب باشم یا بیدار … زیباترین تصویر پیش چشمانم همیشه آغوش توست !
حکایت مخاطب خاص و ما ، حکایت برکه است و ماه ... دور از هم و در دل هم !