شمرده بودم پنج سیگار تا خانه ی او راه بود حالا دیگر کوچه به کوچه ، سیگار پشت سیگار می گردم و نمی رسم
برگرد ... یادت را جا گذاشتی ، نمی خواهم عمری به این امید باشم که برای بردنش برمی گردی ...
کمر بسته ام به خودکشی بیخیـــال هم نمی شوم …
هم دست اند با من این سیگارهای تلخ و این لحظه های تنهایی و این خاطرات تلخ ...